ضدانقلاب کیست و چگونه خشونت در وضعیت «انقلابی» توجیه میشود؟
واژه «ضدانقلاب» بارها از زبان افراد مختلف مخصوصا جناح نزدیک به حاکمیت شنیده میشود. ادای همین عبارت کافی است تا افراد به شدیدترین شکل مجازات شوند. اما «ضدانقلاب» چه کسانی هستند و نخستین بار در تاریخ چگونه استفاده شد؟
بیان فردا | «دولت انقلابی تامین امنیت ملت را به شهروندان خوب خود بدهکار است؛ اما به دشمنان انقلاب هیچگونه بدهکاری جز اعدام و مرگ ندارد.» ماکسیمیلیان روبسپیر رهبر ژاکوبنهای تندرو در انقلاب فرانسه
واژه «ضد انقلاب» یکی از رایجترین ترمها در ایران است. مخالفان حکومت اغلب با عنوان ضد انقلاب توصیف میشوند و خرابیها و فجایج انسانی، مانند قتل انسانها در جریان اعتراضات، به ضدانقلاب نسبت داده میشود. این عبارت از همان ایام نخست پیروزی انقلاب اسلامی بر سر زبانها افتاد و در ماجرای اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ به صورت گسترده به کار گرفته شد. اما عبارت «ضد انقلاب» از کجا آمده و چه کارکردی دارد؟
واژه ضد انقلاب در انقلاب فرانسه
واژه ضد انقلاب را نخستین بار «مارکی دو کندرسه» در جریان انقلاب کبیر فرانسه وضع کرد. افرادی مانند «ژوزف دو مستر» و «لویی د بونالد» که با انقلاب کبیر فرانسه مخالف بودند توسط انقلابیون با عنوان «Contre-révolution» یا همان «ضدانقلاب» توصیف میشدند.
در تاریخ انقلاب کبیر فرانسه دورهای وجود دارد که آن را با عنوان «دوره ترور» یا همان «وحشت» میشناسند. در این دوران حدود چهل هزار نفر توسط انقلابیون اعدام شدند و وحشت سراسر فرانسه را فراگرفت.
تمام افرادی را که توسط انقلابیون اعدام میشدند با همین عنوان متهم میکردند. کافی بود ماکسیمیلیان روبسپیر رهبر ژاکوبنها کسی را ضد انقلاب معرفی کند، در این صورت او را فیالفور به زیر گیوتین میفرستادند. ژاکوبنها نه فقط مخالفان انقلاب، بلکه مخالفان شخصی خود را نیز با همین عنوان اعدام میکردند.
بیتر بخوانید: انقلاب کبیر فرانسه؛ انقلابی که ترکشهایش ۱۰۰ سال بعد به ایران رسید
به گزارش رویداد۲۴ «کندرسه» واضع عنوان ضد انقلاب مانند اغلب انقلابیون فرانسه معتقد بود تاریخ «دارای جهت و غایتی محتوم: است و انقلاب در جهت پیشرفتن به سوی «غایت تاریخ» است. کندرسه مدعی بود انسان حیوانی تاریخساز است و مدام پیشرفت میکند و هر آینه بر تمامی نقایص خود، حتی بیماری و مرگ، غلبه خواهد کرد. انقلاب نیز به معنی پیش رفتن از یک مرحله تاریخی خاص به مرحلهای پیشرفتهتر است.
کندرسه با این مبانی، ضدانقلاب را به عنوان کسانی تعریف میکرد که میخواهند تاریخ را به عقب بازگردانند و پیشرفت انقلابی را زایل کنند؛ ضدانقلابیون مانع تحقق و سعادت انسان هستند. بنابرین همانطور که هانا آرنت میگوید، «همانگونه که کنش به واکنش وابستگی دارد، مفهوم انقلاب همواره با ضد انقلاب بستگی داشته است.»
«ژوزف دو مستر» که او را از شمار ضدانقلابیون میشمردند، در واکنش به این ایده کندرسه جمله معروفی گفت: «ضدانقلاب هرگز به معنی حرکت در جهت معکوس انقلاب نیست؛ بلکه هر آن چیز و کسی است که با انقلاب همراه نباشد.»
اطلاق ضد انقلاب به مخالفان و منتقدان حکومت!
تاریخ نیز صحت داوری «دو مستر» را به ما نشان میدهد. ضدانقلاب ابتدا بر کسانی اطلاق میشود که در پی بازگرداندن رژیم پیشین به عرصه قدرت هستند و سپس دامنه استعمالش گسترش مییابد و به تمام «مخالفان و حتی منتقدان جناح حاکم» و میرسد و حتی کسانی را که خود در روند انقلاب دخیل بودهاند شامل میشود. برای مثال در انقلاب فرانسه بسیاری از انقلابیون، از جمله «ژرژ دانتون» به اتهام اینکه به حد کافی انقلابی نیستند به دست خود انقلابیون اعدام شدند.
بیشتر بخوانید: چرا جمهوری اسلامی همیشه در شرایط حساس کنونی است؟
ایدئولوژی ژاکوبنهای انقلاب کبیر فرانسه در طی دو قرن اخیر همواره الهامبخش اصلی انقلابهای سراسر جهان بوده است. انقلاب ایران نیز از جهات عدیده وامدار انقلاب کبیر فرانسه بود. شباهت این دو انقلاب بهویژه در ایجاد دوره «ترمیدوری» پس از پیروزی انقلاب و بهکارگیری مفاهیمی، چون ضدانقلاب علیه مخالفان و دگراندیشان عیان است.
توجیه خشونت در وضعیت انقلابی
در هر دوی این انقلابها خشونت بیمهار علیه مخالفان یا کسی که ظن مخالفتشان با حکومت میرفت، بهواسطه «وضعیت انقلابی» توجیه میشد؛ یعنی اعلام اینکه در شرایط «حساس کنونی» اصل انقلاب در خطر است و باید به هر نحو ممکن نجاتش داد.
وضعیت انقلابی از جمله وضعیتهایی بحرانی و استثنایی جوامع است که در جریان آن قوانین تعلیق شده و دادگاههای انقلابی دست به کار حذف مخالفین میشوند. امتداد شرایط انقلابی به معنی امتداد شرایط استثنایی و فضای سرکوب و ارعاب است.
دیدگاه تان را بنویسید