دوقطبیسازی از آسیبهای جدی پیادهروی اربعین است
نجاح محمدعلی گفت: امسال متوجه سکوت رسانهای از این مراسم شدیم، زیرا زیارت اربعین به یک پایگاه اساسی در ساختن ملتی پاک و عفیف تبدیل شده است، در مقابل ملت فسق و انحرافی که بایدن، رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرد «ایالات متحده، ملتی همجنسگرا است». بیجهت نیست که رسانههای بزرگ جهانی در پوشش بزرگترین مراسم و اجتماعی محبین اهل بیت(ع) در جهان، کمترین اقبالی به آن نشان نمیدهند و به سادگی از کنار آن میگذرند. بنابراین، دوقطبیسازی از آسیبهای جدی اربعین است.
بیان فردا | نجاح محمدعلی روزنامه نگار عراقی و کارشناس مسائل ایران و جهان عرب به مسائلی چون روابط ایران و عراق پس از ترور سردار سلیمانی، کنشهای مقتدی صدر در این سالها و همچنین فراز و فرودهای روابط ایران با اقلیم کردستاتن عراق پرداخته است. متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
کلاً شهادت قاسم سلیمانی «مقاومت» در عراق را تضعیف کرد
ترور سردار سلیمانی چه تاثیری بر روابط عراق با ایران و همینطور عراق با آمریکا داشته است؟
مشکل اصلی امروز ایران در عراق، به ویژه در سطح بازسازی خانه سیاسی شیعه و حفظ اجماع شیعه – شیعه در محدودهی منافع ایران در این کشور، اساساً از دلایل متعددی ناشی میشود که مهمترین آنها عبارتند از: اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس، نتوانست خلاء قاسم سلیمانی را پر کند. لحظه حساسی که سردار قاآنی فرماندهی سپاه قدس را در ژانویه ۲۰۲۰ برعهده گرفت، به او نشان داد که گویی برنامهی مشخصی در عراق ندارد. از این رو، میتوان گفت که قاآنی با بر عهده گرفتن سمت فرماندهی سپاه قدس نشان داد که ایران اساساً آمادگی مقابله با موضوعی به بزرگی ترور سلیمانی یا حتی تعیین اولویتهای استراتژیک ایران در عراق پس از ترور او را نداشته است.
واضح است که سردار قاآنی از وضعیت عراق با همه تعاملات، جریانها و نوساناتش دید و برداشت روشنی ندارد. علاوه بر فقدان چهره حامی در عراق، مانند ابومهدی المهندس معاون فرمانده حشد الشعبی و نقشی که او در کنار سلیمانی ایفا کرد. همه آنها متغیرهایی هستند که به نوعی اول بر نقش سردار قاآنی و دوم سپاه پاسداران و البته ایران در نحوه مدیریت مناقشه شیعه – شیعه در عراق منعکس شده است.
این توضیح میدهد که قاآنی با سفرهای مکرر خود به عراق، نتوانست مقتدى صدر را از اقداماتش منصرف کند.
علاوه بر این، فروپاشی سیاسی که گروههای طرفدار ایران شاهد آن بودند و کثرت گفتمانها در چارچوب هماهنگی شیعیان، چه پس از خروج صدر از روند سیاسی و چه پس از متفرق شدن تحصنهای وی در منطقه سبز. نشان میدهد که ایران دیگر قادر به کنترل روند درگیری کنونی نیست، نه تنها بین صدر و چارچوب، بلکه در داخل چارچوب هماهنگى.
درست است که ترور سردار سلیمانی نشان دهنده تغییرات اساسی در سیاست خارجه آمریکا در عراق است. این تغییرات بعد از آن صورت گرفت که پیچیدگیهای اساسی در سیاستگذاری آمریکا در عراق منجر به شکست در روند بازسازی و ایجاد دولت در این کشور شده و فضای مناسبی را برای گروهاى مسلح شیعه و گسترش نفوذ آنها ایجاد کرد. اما باید اذعان داشت که آمریکا حضور نظامی رزمی خود را در عراق و سوریه در دولت کنونی که متحد ایران توصیف میکند، تقویت کرده است. تهدید نیروهای آمریکایی برای ایران بسیار بیشتر شده است.
جناحهای مقاومت متحد با ایران به کارت سوخته تبدیل شدهاند. من قاطعانه تأکید می کنم که این جناحها به یک خانه تکانی و پاکسازی نیاز دارند و ایران باید جناحهای جدیدی از انسانهای پاک شبیه سلیمانی المهندس تشکیل دهد.
سردار قاآنی بیش از همه به افراد صادقی مانند المهندس نیاز دارد که با سلیمانی صادق بود تا حقیقت آنچه در عراق اتفاق میافتد را درک کنند.
کلاً شهادت قاسم سلیمانی «مقاومت» در عراق را تضعیف کرد.
سیاستمدارانی که امروز در قدرت هستند سوختهاند
تحلیلتان از ارتباطات فعلی سیاسیون مختلف عراقی با دولتهای ایران و نقش سیاسی که برخی از آنها میتوانند میان ایران و عراق بازی کنند، چیست؟
بسیاری از این سیاستمداران منافع خود را بر منافع عراق ترجیح میدهند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد؛ ایران نباید تخممرغهای خود را در یک سبد بگذارد. در تعاملات ایران باید به روی همه عراقیها باز شود. ایران باید با همه عراقیها همکاری کند. ایران باید ارتباط با نسل جوان را فعال کند.
این سیاستمدارانی که امروز در قدرت هستند سوختهاند، به دنبال چهرههای جدید بگردید، مخصوصاً در میان خانواده شهدا، ما باید روی یک گفتمان آرام تمرکز کنیم که جوانان عرب، کرد، ترکمن سنی، شیعه، مسیحی و دیگران را مخاطب قرار دهد. ما باید در رسانههای خود الگوی خوبی برای آنها ارائه دهیم. آیا میدانید که یک شبکه تلویزیونی وابسته به مقاومت، از نادانى یا عمد به ترویج براى زنا با محارم میپردازد و ادعا میکند که یک جنبش مقاومت اسلامی را نمایندگی میکند؟ این یک واکنش شدید علیه اسلام و علیه این گروهها (مقاومت) و در نتیجه علیه ایران که از آنها حمایت می کند، ایجاد میکند.
به طور کلی این سیاستمداران به دلیل اینکه به حب دنیا مشغولند از انجام کاری عاجز هستند و حب دنیا ریشه هر گناهی است. طبقه سیاسی حاکم با شایستگیها سر و کار ندارد، بلکه با وفاداری به آنها و چاپلوسی سر و کار دارد.
مقتدی صدر خطرناکترین چیزی است که عراق و ایران با آن روبرو هستند
ایران باید برای حل مسائل باقی مانده از قطعنامه ۵۹۸ با عراق مذاکره کند
بازی مقتدا صدر در این سالها چه بوده و چه تاثیری بر روابط ایران و عراق دارد، با توجه به نوع اعتراضاتی که از حامیان او شاهد بودهاید؟
مقتدی صدر خطرناکترین چیزی است که عراق و ایران با آن روبرو هستند. من در اینجا تحلیل نمیکنم، اما بر واقعیتها و آمار محکم تکیه میکنم.
مقتدی صدر فعالیت سیاسی خود را با کشتن سید عبدالمجید -فرزند مرجع فقید ابوالقاسم الخویی- آغاز کرد. این جنایت هولناک که در حرم امام علی انجام شد، به طرز وحشتناکی بدون پاسخگویی پیش رفت، بنابراین مقتدی صدر قویتر و قلدر شد.
جنبش او متشکل از بعثیها، فداییان صدام و اطلاعات رژیم سابق بود. این جنبش مرتکب جنایاتی شد که پلیس، مترجمان، آرایشگران و زنان عراق را هدف قرار داد. من یک مستند دربارهی این جنایات تنها در بصره تهیه کردم. در آن دوره بیش از چهل دختر را شمردم که با روش اعدام صحرائى یا میدانى کشته شدند.
فیلم مستندی که من تهیه و از شبکه العربیه پخش کردم باعث شد تا دولت عراق عملیاتی به نام «صولة الفرسان» -قدرت شوالیهها- علیه گروه مقتدی صدر در بصره انجام دهد.
به دستور مقتدی صدر، شیخ اکرم الزبیدی نماینده مرجع اعلا در کربلا ترور شد. قاتلان دستگیر و به زندان محکوم شدند اما سالها بعد طبق یک معامله سیاسی آزاد شدند. این قاتلان امروزه در شبکههای ماهوارهای عراق و عربی به عنوان کارشناس و تحلیلگر عرضه میشوند!
آنها علیه جمهوری اسلامی و همپیمانانش کمپینهای دروغپردازی و گمراه کننده به راه میاندازند. فاجعه این است که شبکههای تلویزیونی مرتبط با محور مقاومت میزبان آنها هستند و به آنها مجالی میدهند که دروغهایشان را پخش کنند. من آنها را در کانال یوتیوب خود افشا کردم. نام آنها را ذکر کردم، زیرا اسنادی دارم که آنها را محکوم میکند.
مقتدی صدر پسر عموی خود را به عنوان سفیر به پادشاهی انگلیس فرستاد. تا سفیر وی بتواند برای برقراری روابط مقتدی صدر با طرفهای بین المللی ذیربط اقدامات لازم را انجام دهد.
مقتدی صدر، اگر جنبش او را که مملو از بعثیهای شناخته شده است کنار بگذاریم، از حمایت آشکار همه بعثیهای رسمی، پیروان رژیم سابق و همه کسانی که با ایران دشمن هستند، برخوردار است. همه از او حمایت می کنند و او را به جنگ با ایران تحریک میکنند. حتی برخی مقتدی صدر را رهبری نبرد جدید قادسیه علیه ایرانیان توصیف کردند! دیگران به او گفتند که تو رهبر جنگ جدید صفین علیه خوارج ایرانی هستى.
مقتدی صدر رهبری کمپین تصویب قانونی را بر عهده داشت که در ظاهر عادی سازی با رژیم صهیونیستی را جرمانگاری میکند.این قانون به تصویب متحدان ایران رسید، ایران هم فریب خورد و مقتدى الصدر را تشویق کرد. اما این قانون حتی پس از خروج بلوک الصدر از پارلمان اجرایی شد. قانون جرم انگاری عادی سازی یک تله آمریکایی-صهیونیستی است. زیرا این قانون به عادیسازی روابط با رژیم صهیونستى مشروعیتی که آرزوی آن را دارد و همه توافقات عادی سازی از کمپ دیوید تا اسلو، وادی عربه و حتی توافقهای آبراهام به آن نرسیدند، را میدهد.
قانون جرم انگاری عادی سازی که مقتدی صدر بر آن اصرار داشت مجازات تماس با اسرائیل را از اعدام به زندان کاهش داد و اجازه تبادل دیدارهای مذهبی از عراق به اسرائیل و بالعکس را داد و این خود عادی سازی است علاوه بر خطرات، این امر مستلزم جذب جاسوسان برای اسرائیل است.
مقتدی صدر با مصطفی الکاظمی، سنیهای سیاسی و کردهای سیاسی برنامهریزیهای زیادی داشت. مهمترین آنها انحلال حشد الشعبی، حذف سران جناحهای مقاومت و شکستن قدرت شیعیان و ایران است.
مقتدی صدر حتی پس از آنکه رایزن فرهنگی ایران پس از زیارت اربعین با نام از وی تشکر کرد، به ایران، ولایت فقیه و همه کسانی که به مرجع دینی غیرعراقی اعتقاد دارند حمله کرد. او همچنان از همان عبارات صدام علیه عراقیهایی استفاده میکند که به اهمیت ایران اعتقاد دارند یا از نظر مذهبی به آن اعتقاد دارند .
او، حتی در جشنهایش و نماز جماعتی که میخواند میدان پیروزی بزرگ را انتخاب میکند که صدام هر سال با زعم پیروزى علیه ایران در جنگ آن را جشن میگرفت!
صدر به عراقیها قول میدهد که آنها را از وابستگی به ایران نجات خواهد داد.
او از پارلمان کناره گیرى شد و از دولت خارج نشد. هواداران او دارای هزاران مرکز دولتی، استانداران (نجف ، ذی قار ، میسان مثلا) فرمانداران و دبیرکل دولت هستند که تأثیرگذارند و میتوانند مانع کار دولت شوند.
پیروان مقتدی ارتباط راهآهنى با ایران را رد کرده و خواستار لغو هرگونه قرارداد همکاری با جمهوری اسلامی هستند. آنها توسط سفارت آمریکا حمایت میشوند.با علم به اینکه در سال ۱۹۷۷ قراردادی بین عراق و ایران برای اتصال راهآهن امضا شده است. ایران به اطلاعرسانى قوی نیاز دارد که همه اینها را به طور دقیق توضیح دهد. من شخصاً در کانال یوتیوب خود به زبان عربی در این زمینه تلاش میکنم. اما یک دست کف نمیزند.
اگرچه مقتدی صدر نمیتواند مستقیماً به کار سیاسی بازگردد، زیرا آیت الله کاظم الحایری مانع او شده است. اما او به گفته های خود پایبند نیست و قصد دارد به عنوان پیشگام علیه ایران بازگردد.
به همین دلیل است که میگویم: ایران باید برای حل مسائل باقی مانده از قطعنامه ۵۹۸ با عراق مذاکره کند و به یک معاهده صلح دست یابد تا عراق و ایران را از جنگی که منجر به جنگی دیگر میشود، در امان نگه دارد.
دوقطبیسازی از آسیبهای جدی اربعین است
دربارهی تحلیل راهپیمایی اربعین در ایران دو قطبی وجود دارد؛ تحلیل شما از این تفاوت نگاهها در این باره چیست؟
به طور کلی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام سید علی خامنهای فرمودند ایجاد دوقطبی همان چیزی است که دشمن میخواهد. اما نباید فراموش کرد که اختلاف دیدگاهها میتواند به فرصت تبدیل شود.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.
مؤمن پنج نشانه دارد: اقامه ۵۰ رکعت نماز (مجموع واجبات و مستحبات)، خواندن زیارت اربعین، انگشتر عقیق در دست راست کردن، در سجده پیشانی بر خاک نهادن و «بسم الله الرحمن الرحیم» را (در نماز) بلند گفتن. [وسائل الشیعه جلد ۱۰، صفحه ۳۷۳]
و تاکید امام (علیه السلام) بر زیارت اربعین این است که شیعیان به این زیارت پایبند باشند و به احیای فرمان امام راضی نشوند؛ امام حسین علیه السلام در ایام عاشورا و برای روشن شدن حقیقت مظلومیت اسرا و اهمیت احیای آنان.
و با اشاره به حدیثی که از امام حسن عسکری در خصوص زیارت اربعین وارد شده باید گفت که: اصل زیارت اربعین از صفوان بن مهران جمال از امام صادق علیه السلام است. این خود نشانگر آن است که مسئلهی اربعین در فرهنگ اهلبیت و شیعیان امری متداول بوده و امام آداب آن را بیان میفرمایند و امام عسکری هم آن را از ویژگیهای شیعیان برمیشمرند و حضرت در مقام خبر و توصیف است نه در مقام انشاء.
اما آنچه مهم است بهره بردن از این قدرت نرم است، صرف نظر از اینکه ائمه در اینباره صحبت کردهاند یا نه، زیارت امام حسین و اولیای الهی به طور کلی توصیه میشود و مستحب است. اما از آنجایی که زیارت اربعین به یک قدرت نرم تبدیل شده است، باید دست به دست هم دهیم تا به نفع محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی باشد.
چند سال پیش، رهبر معظم انقلاب در دیدار خویش با جمعی از موکبداران عراقی راهپیمایی اربعین، به ظرفیت ممتاز این مراسم در ساخت تمدن نوین اسلامی اشاره کردند و جهانیشدن پیام امامحسین(ع) را، راه رسیدن به آرمان امت اسلامی که همان تمدن مهدوی است دانستند.
امسال متوجه سکوت رسانهای از این مراسم شدیم، زیرا زیارت اربعین به یک پایگاه اساسی در ساختن ملتی پاک و عفیف تبدیل شده است، در مقابل ملت فسق و انحرافی که بایدن، رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرد «ایالات متحده، ملتی همجنسگرا است». بیجهت نیست که رسانههای بزرگ جهانی در پوشش بزرگترین مراسم و اجتماعی محبین اهل بیت(ع) در جهان، کمترین اقبالی به آن نشان نمیدهند و به سادگی از کنار آن میگذرند. بنابراین، دوقطبیسازی از آسیبهای جدی اربعین است.
در سالهای اخیر روابط ایران با اقلیم کردستان عراق گویی تغییراتی داشته؛ این تغییرات چطور پیش آمده و به کدام سمت میرود؟
ایران پناهگاه کردهای عراق بود، اما کردهای عراق پس از به دست آوردن قدرت، پول و نفوذی که آرزوی آن را داشتند، منطقهی خود را به پایگاهی برای آسیب رساندن به ایران تبدیل کردند.
ایران اولین مقصد برای شخصیتهای برجستهی کرد به ویژه خانواده بارزانی بود که پس از اخراج آنها از عراق در جریان اختلافات رهبران کرد با رژیم عراق، در سالهای اخیر اقلیم کردستان عراق به پایگاهی برای عملیات جاسوسی و خرابکاری در ایران تبدیل شده است.
این موضع به دلیل سه موضوع اصلی است:
مخالفت ایران با همهپرسی استقلال کردستان عراق، آغازی بر افول روابط دو طرف بود. نقش اقلیم کردستان در بحران تشکیل دولت در عراق که تهران آن را مخل تلاشهای چارچوب هماهنگی برای تشکیل دولت نزدیک به ایران میداند. همچنین ایدئولوژی کرد -حمایت از کردها از هر کجا باشند- همواره به مسائل روابط ایران و اقلیم کردستان دامن زده است، زیرا در امنیت مرزهای دو کشور منعکس میشود. مهمتر از همه نفوذ موساد و اسرائیلیهاست.
وقتی به ساختار و محتوای برستان نگاه میکنیم، میبینیم که این گروه صرفاً برای تأمین منافع اسرائیل، ایران شاهنشاهى و خانواده بارزانی به عنوان یک قدرت تأسیس شده است. تشکیلات «الباراستن» حزب دمکرات کردستان در سال ۱۹۶۵ توسط اسرائیل و ایران تأسیس شد و شاه رضا پهلوی در آن زمان حاکم ایران بود، زیرا در آن زمان عمدتاً مورد قبول آمریکا و قدرتهای مسلط بود و روابط خوبی داشتند.
اقلیم کردستان هرگز از حمایت از گروههای کرد دست برنداشته است، حتی اگر این حمایت بر روابط این منطقه با کشور دیگری مانند ایران، ترکیه و سوریه تأثیر منفی بگذارد.
نقش مخرب این گروهها در پرونده مهسا امینی از طریق اظهارات سران گروههای کرد در منطقه تأیید شد و سپاه پاسداران نیز به نوبه خود گروههای کرد در شمال عراق را هدف قرار داد. اما سپاه دیر به آنها پاسخ داد. سپاه پاسداران نیز باید مانند ترکیه عمل میکرد و منشور ملل متحد در ماده ۵۱ این اجازه را داده است.
روابط تهران با بغداد ممکن است تحت تأثیر حملات سپاه پاسداران قرار گیرد؛ اگر اتفاقاتی در داخل عراق در مورد تشکیل دولت به گونهای رخ دهد که با منافع ایران در تضاد باشد، مثلاً اگر مقتدی صدر دولت را تشکیل میداد این اتفاق میافتاد. اگر مقتدی صدر آنگونه که غرب می خواست دولت تشکیل میداد، در این صورت هدف قرار دادن اماکن اقلیم کردستان توسط سپاه پاسداران به اوضاع اضافه میشد و سپس شاهد عقبگرد در روابط ایران و عراق بودیم.
پس از آنکه ایران نسبت به جداییطلبان ایرانی در اقلیم کردستان عراق جدیت نشان داد، و با توجه به تحولات بین المللی و ضعف استراتژیک که دولت آمریکا شاهد آن بود، ایران نباید از موضع قاطع خود در قبال حضور موساد و جدایی طلبان در عراق عقبنشینی کند. عراق هم نمیتواند از همکاری خودداری کند زیرا منافعش در همکاری با ایران است.
لازم به ذکر است که آمریکا اخیرا و رسما تصمیم گرفت به کنترل دو حزب کرد، حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان، بر پیشمرگه پایان دهد و پیشمرگه را تحت کنترل خود متحد کند. آمریکا است که حقوق پیشمرگهها را میدهد و آنها را به سلاح مجهز میکند. این نشان دهندهی اهمیت تفاهمات ایرانی و آمریکایی است. و بازتاب این تفاهمات، مانند معامله تبادل زندانیان، بر وضعیت کردستان عراق و به طور کلی عراق.
آنچه در رابطه با اقلیم کردستان بسیار مهم است این است که سپاه پاسداران انگشت خود را روی ماشه نگه داشته و تهدید به تکرار مدل ترکیه کند. ترکیه دهها پایگاه نظامی در اقلیم کردستان دارد و بهترین روابط تجاری را با آن دارد. بیش از ۷۵ درصد تجارت بین عراق و ترکیه در کردستان به نفع ترکیه انجام میشود.
دیدگاه تان را بنویسید