عادیسازی کار کودک با کلیدواژه کارآفرینی
«حمایت از کارآفرینی کودکان»، این ایدهای بود که اولین بار در بازدید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران از مرکز کودکان کار مطرح شد.
بیان فردا| سید ابراهیم رئیسی که تابستان امسال به صورت سرزده از یکی از مراکز شبانهروزی نگهداری کودکان کار بازدید کرده بود، خطاب به مربیان و کودکان مرکز گفته بود که کودکان و نوجوانان کار فرزندان ایرانند: «ضمن تلاش برای حراست از کرامت آنها و صیانت از فرهنگ ایرانی اسلامی جامعه، با آموزش مهارتهای مختلف آنها را برای حضور مؤثر در جامعه آماده کنید».
خبرگزاری فارس نیز همان روز در گزارش میدانی از بازدید رئیس دولت نوشت که کودکان کار دغدغههای خودشان را با رئیسی مطرح کردند و در میان تمام درد و دلها یک خواسته مشخص نیز داشتند، حمایت از طرح کودک کارآفرین. طرحی که به نظر میرسد شهرداری تهران نیز در فاز دوم قرارگاه اجتماعی به نوعی از آن حمایت میکند. رویکردی که فعالان حقوق کودک با آن موافق نیستند و معتقدند با شعار «حذف کار کودک» تضادهایی جدی دارد.
ابراهیم رئیسی، ۱۲ مرداد امسال از مرکز کودکان کار یاسر بازدید کرده بود. مرکزی که بنابر گزارش فارس «کارگاههای مهارتی و تولیدی پوشاک، کیف دوزی و میناکاری» در آن وجود دارد. کارگاههایی که کودکان کار در آنها مشغول مهارت آموزی میشوند. مهدی نویسی، معاون اشتغال و درآمد موسسه حافظان کودکان مرکز یاسر نیز در آن دیدار به رئیسجمهور گفته بود: کودکان ایدههای خوبی برای اشتغالزایی و تولید دارند: «یکی از طرحهایی که اجرایی کردیم، افزایش حقوق توزیعکنندگان و فروشندگان است، آنها اجناسی که دیگر کودکان تولید میکنند را میفروشند و علاوه بر درصدی که از فروش میگیرند، حقوق ثابتی هم دریافت میکنند. به حقوق ثابت این کودکان هرماه ۱۰۰ هزار تومان اضافه میشود و این رقم سابقه حضور کودک را در بین همکارانش نشان میدهد».
علیرضا زاکانی، شهردار تهران نیز از حضور در میان کودکان کار غافل نبود. او سال تحویل را کنار کودکان کار گذراند. جشنی که سایت شهرداری تهران آن را جشن «فرزندان ایران» خوانده بود. دیداری که به نظر ایدهی تازهای هم در پس خود داشت. شهردار تهران در اولین جلسه سال ۱۴۰۱ که برای قرائت گزارش از اقدامات شش ماهه شهرداری به صحن علنی دعوت شده بود، از فاز بعدی قرارگاه اجتماعی رونمایی کرد که در آن قرار است تمرکز روی کودکان کار باشد. او گفت: «مجموعههایی را برای آموزش و مهارت آموزی آنها در نظر گرفتیم، بخشی از این کودکان را زباله گردها تشکیل میدهند، امیدواریم با کمک مجموعه معاونت اجتماعی و خدمات شهری این پرونده نیز بسته شود.»
ایدهای که امین توکلیزاده، معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران توضیحات بیشتری درباره آن میدهد. او میگوید مشکل کودکان کار، مشکل بین بخشی است و باید میان شهرداری، سازمان بهزیستی و وزارت کشور کار مشترکی شکل بگیرد. به گفته او در موضوع کودکان کار یک واقعیت و در عین حال یک مطلوب وجود دارد: «مطلوب ما این است که هیچ کودکی کار نکند و باید به سمت این حرکت کنیم، اما با یک واقعیتی مواجهیم که کودکان به دلایل مختلف و زمینههایی که در کشور فراهم نشده است، بخشی از کودکان ما به کودک کار تبدیل شدند، باید برای این موضوع تدبیر کرد. سازمانهای موظف باید پای کار بیایند و اساسا جلوی این موضوع را بگیرند اما وقتی معضلی پیش آمد ما نمیتوانیم بگوییم چون سازمان وظیفه خود را انجام نداده ما هم فعالیتی نمیکنیم.»
به گفته معاون اجتماعی شهردار تهران قرار است یکی از مراکز شهرداری تهران با ظرفیت حدود دو هزار نفر در فاز بعدی قرارگاه اجتماعی به کودکان کار اختصاص پیدا کند. کودکانی با طیف شغلی متفاوت که برخی مهاجرند و توکلیزاده میگوید باید برای آنها تدبیر جداگانهای داشت و با وزارت کشور تفاهم جداگانه کرد.
معاون شهردار تهران میگوید در مدت اخیر اقداماتی برای کودکان کار صورت گرفته است: «از تدارک دیدن دورههای آموزشی تا کسری آموزشی را جبران کند تا تدارک دیدن مراسمهای مختلف تا نشاط آنها تامین کنیم، تا کمک به خانواده که غنی شود و وادار به کار نشود، البته اینها همه وظایف شهرداری نیست ما تا حد بضاعت خودمان قدم برداشتیم و اکنون میخواهیم گامهای بزرگتری برداریم، مانند همان موضوع معتادان متجاهر که دستههای مسئول کنار هم قرار گرفتند، اکنون هم دستور بعدی کمیته قرارگاه اجتماعی را کودکان کار قرار دادیم.»
فعالان اجتماعی که در حوزه حقوق کودک فعالیت میکنند برخلاف مسئولان دولتی با ایده مهارت آموزی به کودکان کار موافق نیستند و معتقدند که این راه به عادی شدن کار کودکان منجر میشود.
محمدرضا دهنوی، عضو شبکه یاری کودکان کار و انجمن پویش با تاکید دولتیها پدیده کار کودک را به صورت کل منسجم نمیشناسند: «یعنی نمیدانند عوامل و ریشههای کار کودک چیست و اینکه خروجی پدیده کودک کار چیست و باعث چه مواردی میشود؟ کودکانی که فرصت طلایی کودکی را با کار کردن از دست میدهند. این کودکان وقتی بزرگ میشوند، هیچگاه شکل زندگی واقعی را درک نمیکنند، بزرگسالانی که فقط پول را میشناسند و نمیتوانند روابط انسانی با افراد دیگر برقرار کنند.»
به گفته دهنوی چند نوع نگاه به کودکان کار در میان مسئولان دولتی وجود دارد: «کلیت را نمیشناسند و میگویند کودک کار میکند و نان آور خانواده است، با این نوع نگاه شاید خیلی هم مخالف کار کودک نباشند. از طرف دیگر میگویند کودکان آیندهسازند و به صرف کودکی به آن توجه نمیکنند با این نوع نگاه اینکه کودک کار کند هم اهمیتی ندارد. نگاه دیگری که به موضوع وجود دارد، نگاه برآمده از گفتمان نخبهپروری است. بارها در جلسات به ما میگویند در مناطق محروم، کودکان نخبه و استعداد درخشان داریم. درحالیکه چه کسی تعیین میکند کدام استعداد درست و کدام غلط؟ همه اینها جنبههای استثمارگونه از کودکان دارد.»
دهنوی با اشاره به اقدامات صورت گرفته قرارگاهی که زمینه جمعآوری معتادان متجاهر از تجربه خاک سفید مثال میزند: «سالها قبل ما تجربه خاک سفید را داشتیم، در آنجا هم همین روش به کار برده شد و این غده سرطانی که زمینههای آن ضوابط اجتماعی و سیاسی خودمان بود در شهر و محلههای نزدیک خاک سفید پخش شد. درباره موضوع کودکان کار نیز رویکرد همین است. مساله با کار جهادی و انقلابی حل نمیشود، بلکه حتی ممکن است کار کودکان به زیرزمین منتقل شود و آسیبها بزرگتر.»
او در ادامه از مراکز دولتی که کودکان به انها منتقل میشوند نیز ابراز نگرانی میکند، مراکزی که کودک در آن به همدلی میان مسئولان دولتی نمیرسد. او معتقد است که این رویکرد رئیس جمهور و شهردار تهران در حوزه کودک کار برای فعالان این حوزه تازه نیست: «در گذشته نیز با یکی از فعالان اصلاح طلب جلسهای داشتیم، همین حرفها گفته شده بود، در واقع این صحبتها گفتمان مسلط دولت است.»
به رسمیت شناختن کار کودکان پیشتر در پروژههای موسوم به «کارآفرینی کودکان و نوجوانان» در دولت دوازدهم نیز به چشم میخورد. پروژههایی که امروز نیز دنبال میشوند و تاکید دارند: «کار نوجوانان بالای ۱۵ تا ۱۸ سال باید مشمول بیمه و مزایا باشد.»
موضوعی که در روزهای اخیر نیز رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز به آن اشاره کرد و گفت: براساس این ماده قانونی، کار کودک زیر ۱۵ سال ممنوع است و براساس ماده ۸۰ نیز افراد ۱۵ تا ۱۸ سال کارگر نوجوان نامیده میشوند. طبق این مواد قانونی، کار کودک باید شغلی باشد که به سلامت آنها آسیب نزند. حتی کودکان کار میتوانند مشمول حمایتهای بیمه تامین اجتماعی هم شوند. طبق متن قانون، ساعت کار کودکان کار باید کمتر باشد. او تاکید کرد که برای کودکانی که در سن کار هستند، اصناف یا جاهای دیگر میتوانند محیط ایمن را برای آنها ایجاد کنند. ایدهای که شبکه یاری کودکان کار با آن موافق نیست و در بیانیهای که در شبکه یاری منتشر شده است، تاکید کرده، ایده سوق دادن کودکان کار به سمت صنوف هیچ وظیفهای برای دستگاههای دولتی برای خروج کودکان از چرخه کار قائل نشده و بدون آنکه بخواهد هیچ دورنمایی «دربارهی ضرورت حذف بنیادین کار کودک را پیش روی مخاطبان خود ترسیم نماید، تن به شرایط حاضر داده و ناامیدانه همهی بار مسئولیت را متوجهی مردم و صنوف میکند.» در بیانیه شبکه یاری همچنین تاکید شده که این روش یک راهکار فراگیر نجات بخش برای کودکان گرفتار در چرخه کار باشد: «بلکه به مثابه عقبنشینی از مطالبات کودکی مستتر در پیمان نامه حقوق کودک، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان و نیز دیگر اسناد بالادستی مدافع حقوق کودکان در کشور است و پذیرش آن سبب تن دادن همه دغدغهمندان حقوق کودک در کشور به شرایطیست که هیچگونه راه نجاتی برای پایان بخشیدن به بهرهکشی از کودکان در کشور پیش روی خود نمیبیند.»
ردپای مهارت آموزی به کودکان کار و عادی سازی فعالیت اقتصادی آنها تنها به بیان ایده و مصاحبه دولتیها ختم نمیشود، این روزها پروژههایی نیز در شهرهای مختلف ایران پیاده میشود، که سعی در حمایت از کودکان کار با ایده تلاش برای امن کردن فعالیت آنها دارند. پروژههایی در راستای ایده اصلی دولت که سایر دستگاهها نیز ناخودآگاه آن را دنبال کردهاند: کارآفرینی کودکان.
یک موسسه مردم نهاد در اصفهان در اینستاگرام از ایجاد اولین بازار گل و گیاه کودکان کار خبر داده است. بازاری که با حمایت موسسه مردم نهاد ایجاد شده و در توضیحات فعالیتش نوشته: «کودکانی که تا دیروز در خیابان گل میفروختند و امروز خود صاحب غرفهای برای فروش گلهای آپارتمانی شدند. خرید شما میتواند انگیزهای برای کودکان کار باشد تا از طریق شایسته درآمد داشته باشند.»
انتهای پیام
دیدگاه تان را بنویسید