پیش‌بینی تداوم کم‌آبی خوزستان در سال پیش‌رو
کد خبر: 838

پیش‌بینی تداوم کم‌آبی خوزستان در سال پیش‌رو

پیش‌بینی ها حاکی از آن است که در سال 1401 نیز شاهد تکرار تنش‌های آبی و اجتماعی خوزستان خواهیم بود.

بیان فردا | صدای اعتراض خوزستانی‌ها شاید ماندگارترین تصویر از ایران ۱۴۰۰ باشد؛ اعتراضی تنها برای دستیابی به آب آشامیدنی؛ اعتراضات گسترده‌ مردمی که به تنش کشیده شد. بعد از تجمعات مردمی، تانکرهای آب راهی روستاهایی شد که هنوز به آب لوله‌کشی دسترسی ندارند. شاید تصویر زنان و مردانی که به زبان عربی از مرگ گاومیش‌ها به‌‌عنوان تنها دارایی زندگی‌شان می‌گفتند، هنوز مقابل چشمانتان باشد. شاید تصاویر جان‌دادن گاومیش‌ها از شدت گرما و بی‌آبی روی تن خشک هورالعظیم را هیچ‌وقت فراموش نکنید.

همه اینها در خوزستان رخ داد؛ استانی که بزرگ‌ترین رود ایران یعنی کارون در آن جاری است و پنج رود بزرگ و کوچک دیگر. هنوز این سؤال در ذهن بسیاری از ایرانیان بی‌جواب مانده که چرا خوزستان پرآب، ناله بی‌آبی سر می‌دهد؟ احسان دانشور، متخصص منابع آب و استاد دانشگاه لیورپول، برای پاسخ به این پرسش ایده «عدالت محیط‌زیستی» را مطرح می‌کند.

برای درک دقیق‌تر این مفهوم، باید بدانیم چه عواملی خوزستان را دچار تنش شدید آبی کرده است؟ متخصصان آب هم‌صدا هستند که «سیاست خودکفایی در محصولات کشاورزی» که از اوایل دهه ۷۰ و هم‌زمان با دوره سازندگی شروع و در دولت‌های بعدی تشویق و حمایت شد، مهم‌ترین عاملی است که ایران و البته خوزستان را در سراشیبی بحران آب یا ورشکستگی آب انداخته است.

توسعه ایران بر مبنای یک تئوری ناقص

دانشور در این مورد با اشاره به اینکه خوزستان یکی از گزینه‌های اصلی ایران برای اجرای سیاست خودکفایی و توسعه کشاورزی‌محور بود، می‌گوید: «با تصمیم و دستور مدیران از مرکز، جلگه خوزستان به‌عنوان محور اصلی برای کشاورزی خوزستان انتخاب شد که ساخت ۱۱ سد بزرگ که در ابتدا بیشتر با هدف تولید برق احداث شده بودند، زمینه را برای توسعه شبکه‌های آب‌رسانی در شمال خوزستان و در نتیجه توسعه گسترده زمین‌های کشاورزی برای کشت گندم و به‌ویژه نیشکر فراهم کرد.

از نظر من، سیاست خودکفایی و سدسازی برای محصورکردن همه رودخانه‌ها و آب‌های شیرین بر مبنای یک تئوری ناقص اتفاق افتاد. در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ همه سیاست‌مداران و سدسازان بر این باور بودند که نباید اجازه دهیم آب شیرین ایران وارد دریا و شور شود. این تئوری ناقص است؛ چون نباید صد درصد آب شیرین موجود را کنترل کنیم، بلکه باید مقداری را در رودخانه نگه داریم تا هم حقابه کسانی که در پایین‌دست رودخانه زندگی می‌کنند تأمین شود و هم رودخانه زنده بماند. از لحاظ تراز هیدرولوژیک، اگر سطح آب شیرین پایین بیاید، آب شور شروع به پیشروی می‌کند؛ مشابه اتفاقی که بعد از ساخت سدهای کارون افتاد. به این صورت که در سال‌های کم‌بارش، به دلیل ذخیره حجم بیشتر آب پشت سدها و نبود جریان کافی آب در بستر رودخانه، آب شور خلیج فارس در زمان مد وارد اروندرود می‌شود. همین آب شور وارد کارون و بهمنشیر می‌شود و آب مصرفی شهرهایی مثل آبادان، خرمشهر و اهواز را شور می‌کند. افزون بر این، اکثر نخلستان‌ها که در جنوب خوزستان بوده و توسط ماد‌ها به‌طور سنتی آبیاری می‌شده، به ‌دلیل پیشروی آب شور دریا از بین رفته و حتی نخلستان‌هایی که توانستند از دوره جنگ جان سالم به در برند نیز بعد از جنگ در اثر آب شور نابود شدند و تلاش‌های وزارت جهاد کشاورزی برای احیای این نخلستان‌ها مؤثر نیفتاد. فراموش نکنیم که توسعه کاشت نیشکر در جریان سیاست خودکفایی هم در بدتر‌شدن وضع شوری کارون تأثیرگذار بود؛ چون هر‌ساله نیشکرکاران نمک زمین‌هایشان را می‌شورند و در کارون می‌ریزند. در نتیجه، حجم درخور توجهی از نمک را به رودخانه اضافه می‌کنند».

گرچه در چند سال گذشته و با جدی‌ترشدن بحران کم‌آبی در خوزستان، این آگاهی عمومی ایجاد شده که خوزستان دارای شش رود بزرگ و کوچک است و آن‌قدرها هم که همه فکر می‌کنند بی‌آب نیست، اما هنوز تصویر ذهنی غالب درباره شرایط اقلیمی خوزستان، آن را یک استان خشک و کم‌آب معرفی می‌کند. شاید انتشار مکرر تصاویری از تالاب خشک‌شده هورالعظیم در یک دهه گذشته یا تصاویر آب‌رسانی به روستاها با تانکرها در رسانه‌ها و مطبوعات، این نگاه را درباره خوزستان در ذهن‌ها جا انداخته است؛ در‌حالی‌که بنا بر گفته دانشور، خوزستان دارای ۵۵ درصد منابع آب شیرین ایران به صورت سطحی و در قالب رودخانه است. او همچنین از منظر اقلیم‌شناسی، خوزستان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می‌کند. در قسمت شمالی استان، دامنه‌های جنوبی زاگرس که امتداد کوه‌های چهارمحال‌و‌بختیاری است، قرار دارد؛ این منطقه که تا ایذه و رامهرمز گسترده شده، زمستانی بسیار سرد و تابستانی متعادل دارد. بااین‌حال، بخش جنوبی خوزستان که در رسانه‌ها بیشتر به آن پرداخته شده است، اقلیمی گرم، مرطوب، کم‌بارش و با درجه تبخیر بالا دارد. این منطقه علاوه بر مرکز خوزستان، شهرهای آبادان، خرمشهر و حاشیه رودخانه کارون و اروندرود را در بر می‌گیرد که تصویر گذشته آن با تصویر امروز بسیار متفاوت است.

تصویری فراموش‌شده از شهرهای جنوبی خوزستان

این متخصص منابع آب، با اشاره به تغییرات تاریخی در شرایط اقلیمی مرکز و جنوب خوزستان می‌گوید: «شاید الان در قسمت دشت خوزستان زمین‌های خشک زیادی دیده شود، به‌خصوص در حاشیه غربی به سمت جنوب که با عراق هم‌مرز است، مثل مناطق سوسنگرد، هویزه و هورالعظیم، اما قبل از جنگ ایران و عراق، دشت خوزستان یک منطقه سرسبز بوده است. ضمن اینکه از لحاظ جغرافیایی، اسم این منطقه جلگه یا دلتاست. جایی که رودخانه به خلیج فارس می‌ریزد، سرعت آب در این نقطه کم می‌شود و چون پستی و بلندی در بستر آن وجود ندارد، آب رودخانه در آن پخش می‌شود و در نتیجه مواد رسوبی بسیاری را که رودخانه با خود آورده، در آنجا باقی می‌گذارد. این فرایند در طول زمان، خاک بسیار حاصلخیزی را ایجاد می‌‌کند؛ برای همین این جلگه بهترین نقطه برای کشاورزی بوده است. از سوی دیگر، تا قبل از دوره جنگ، بهترین نخلستان‌های خوزستان در مرکز و جنوب خوزستان بوده و حتی در شلمچه که امروز تبدیل به بیابان برهوت شده است، نخلستان‌های بزرگی وجود داشت و هنوز هم افراد محلی درباره صادرات سبزی‌خوردن و ریحان مشهور خرمشهر و صادرات گل به استان‌های دیگر حرف می‌زنند. بااین‌حال، حالا این مناطق با توفان‌های شن و ماسه و بیابان‌هایی شبیه صحراهای عربستان شناخته می‌شوند. مهم‌تر از همه تالاب هورالعظیم پرآب و شهرهای حاشیه‌ای آن پرجمعیت و سبز بوده است؛ اما بعد از جنگ و البته بعد از دوره‌ سازندگی، با سدسازی‌ها و توسعه‌های مخرب مثل استخراج غیراصولی نفت، این تالاب به‌طور کامل خشک و تبدیل به بیابان شد».

دقت کنیم؛ گرچه خوزستان امروز با خوزستان قبل از جنگ و قبل از شروع دوره سازندگی و اوج‌گرفتن سیاست خودکفایی در ایران فرق دارد، ولی این تغییرات چشمگیر منفی یک‌شبه رخ نداده است. در نتیجه، تنش آبی امروز خوزستان، محصول چند دهه بی‌برنامگی در مصرف منابع آب است. آثار سیاست خودکفایی و سوءمدیریت در مصرف آب، حاصلی نداشت جز کمبود شدید آب برای کشاورزان دشت خوزستان، نابودی نخلستان‌ها، خشکی هورالعظیم و از‌بین‌رفتن ماهیگیری و دامپروری، کوچک‌تر‌شدن سفره‌های مردم، کمبود شدید آب آشامیدنی و در نتیجه بروز نارضایتی‌های اجتماعی و شکل‌گیری اعتراضات مردمی؛ نارضایتی و اعتراضی قدیمی که در تابستان ۱۴۰۰ تبدیل به فریادی بلند از خوزستان شد. اما هشدار بزرگ، تکرار این اعتراض‌های گسترده در خوزستان است؛ به‌ویژه اگر بدانیم در چند ماه گذشته و بعد از تجمعات مردمی در چند شهر خوزستان، هنوز هیچ فکر عاجلی برای حل بحران آب این استان نشده است؛ به‌ویژه اگر بدانیم این استان در سال آبی 1399-۱۴۰۰ دچار کاهش بارش ۵۵‌درصدی نسبت به دوره طولانی‌مدت بوده است. این وضع کم‌بارشی شدید یک خطر بزرگ در کمین منابع آب خوزستان و تأمین آب کشاورزی و حتی آب شرب در چند ماه آینده است.

آب شرب خوزستان در سال ۱۴۰۱

نگاهی به حجم آب ذخیره‌شده پشت سدهای خوزستان، این نگرانی‌ها را پررنگ‌تر می‌کند. دانشور، کارشناس منابع آب، با اشاره به اینکه در سال ۱۴۰۰ ورودی سدهای خوزستان ۳۴ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کمتر شده است، می‌گوید: «سال آبی 1398-۱۳۹۹ سال پربارشی بود و تمام سدهای استان پر شدند. مدیران وزارت نیرو و جهاد کشاورزی دچار خیالات واهی درباره وجود منابع ناپایان آب بودند، در نتیجه در مصرف آب دست‌ودلبازی کردند و مجوزهای جدید برای کشت برنج و نیشکر دادند. اما در سال آبی 1399-۱۴۰۰ وارد یک دوره خشک‌سالی شدیم که این حجم از بی‌آبی در ۵۳ سال اخیر بی‌سابقه بود. گرچه از این سال به‌عنوان یک سال خشک و کم‌بارش یاد می‌کنیم، ولی سالی است که یک سال قبلش پربارش بوده و در حقیقت با مخازن پر سدها وارد آن شدیم. به عبارت ساده‌تر، با جیب پر‌پول وارد یک سال بی‌پولی شدیم؛ با این وجود، وضعیت آب کشور در ۱۴۰۰ به آن شکل نابسامانی بود که دیدیم. حالا تصور کنید از یک سال کم‌بارش وارد یک سال کم‌بارش دیگر شویم؛ در این صورت قرار است چه اتفاقی در سال ۱۴۰۱ پیش بیاید؟

به این عددها دقت کنیم؛ بارش خوزستان تا اواخر بهمن‌ ۱۴۰۰، ۲۸ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل و شش درصد نسبت به میانگین بلندمدت کاهش داشته که عددهای بسیار نگران‌کننده و درخور توجهی است. پرشدگی کل سدهای خوزستان تا آخر دی‌ماه ۱۴۰۰ تنها ۴۵ درصد بوده و این میزان نسبت به سال قبل ۲۴ درصد کمتر است. برای نمونه، مخزن سد کرخه تنها ۲۲ درصد حجم آن آب دارد؛ در‌حالی‌که در مدت مشابه سال قبل، یعنی تا اواخر دی‌ماه، ۴۷ درصد آب داشته ‌است. با این وضع، ببینید چه تابستانی در سال ۱۴۰۱ پیش‌رو خواهیم داشت؟ ما در خوزستان از یک خشک‌‌سالی به خشک‌سالی دیگر حرکت می‌کنیم. شرایط نگران‌کننده‌تر از خشک‌سالی سال ۱۴۰۰ خواهد بود. آب شرب خوزستان در سال ۱۴۰۱ نگران‌کننده خواهد بود؛ چون به آب سطحی رودخانه‌ها وابسته است».

بحران آب خوزستان نتیجه نادیده‌گرفتن عدالت محیط‌زیستی

هشدار درباره تنش‌های اجتماعی ناشی از تنش‌های آبی در خوزستان، تازگی ندارد. صدای بلند این زنگ خطرها از اوایل دهه ۹۰ به گوش همه رسیده، ولی مدیران دولتی سعی دارند همچنان این صداها را نادیده بگیرند؛ اما دسترسی‌نداشتن به آب شرب، به‌عنوان یک نیاز اولیه، بحرانی نیست که بتوان تا مدت زیادی از آن چشم‌پوشی کرد. چون دسترسی‌نداشتن به آب آشامیدنی سالم، بیش از سایر نیازهای آبی مثل کشاورزی و صنعت، حس تبعیض را در میان شهروندان برمی‌انگیزد. اینجاست که باید بپرسیم چرا تعدادی از مردم خوزستان هنوز آب شرب سالم ندارند؟

دانشور در پاسخ به این پرسش، مفهوم عدالت محیط‌زیستی را مطرح کرده و معتقد است «نبود عدالت محیط‌زیستی منجر به بروز تنش آبی شدید در خوزستان شده و هزارو ۲۰۰ روستا تنها در منطقه اهواز به آب لوله‌کشی دسترسی ندارند و با تانکر به صورت سهمیه‌ای برای آنها آب برده می‌شود؛ چون هیچ سرمایه‌گذاری‌ای برای توسعه جامع و بلندمدت این مناطق انجام نشده است. یعنی استانی که بخشی از آب جاری در آن به استان‌های هم‌جوار از‌جمله اصفهان منتقل می‌شود، چه امتیازی در قبال این طرح‌های انتقال آب دریافت کرده است؟ یا مهم‌تر از آن استانی که ۹۰ درصد تولیدات نفتی ایران را تأمین می‌کند و سهم چشمگیری در تولید گاز دارد، چه امتیازی در قبال این تولیدات اقتصادی دریافت کرده است؟ عدالت محیط‌زیستی به‌طور خاص در خوزستان به‌هیچ‌وجه رعایت نشده؛ چون معادله برد-برد برای این استان تعریف نشده است».

مثال واضح از نبود عدالت محیط‌زیستی در خوزستان، روند فعالیت شرکت‌های نفتی در این ستان است. آنها در ازای بهره‌برداری‌های گسترده از منابع نفت خوزستان و به‌اصطلاح‌ امتیازگیری،‌ موظف به دادن امتیاز به مردم خوزستان نشده‌اند و در انجام وظایف خود در زمینه ارائه خدمات از‌جمله راه‌اندازی شبکه‌های آب‌رسانی به شهرها و سایر خدمات رفاهی کوتاهی کرده‌اند.

می‌توانیم این‌‌طور جمع‌بندی کنیم که تنش آبی خوزستان ناشی از دو دسته عوامل طبیعی و انسانی است. عوامل انسانی همان سدسازی‌ها و مصارف بالای آب در حوزه کشاورزی است و عوامل طبیعی که شاید بخشی از آن نیز ریشه در فعالیت‌های انسانی دارد، کمبود بارش‌ها‌ و افزایش دماست که به‌عنوان پیامدهای تغییر اقلیم و گرمایش جهانی ظهور و بروز یافته است. وقوع بارش‌های سیل‌آسا در خوزستان، مهم‌ترین نمود این پدیده جهان‌شمول است که در چند سال گذشته شاهد آن هستیم. در این مورد احسان دانشور با تأکید بر اینکه در تمام دنیا «تاب‌آوری» و «سازگاری» دو مفهوم مهم برای مقابله یا کنترل اثرات تغییر اقلیم است، می‌گوید: «باید تاب‌آوری مناطق و مردم را در برابر تغییر اقلیم افزایش داد. همچنین باید جوامع و زیرساخت‌ها را با تغییر اقلیم سازگار کرد. در صحبت مدیران منابع آب ایران از‌جمله وزارت نیرو، حرفی از این دو مفهوم زده نمی‌شود؛ درحالی‌که اینها دو کلمه کلیدی سازمان ملل برای بحث تغییر اقلیم است. در این راستا باید الگوی مصرف را اصلاح کنیم. در بحث‌های مدیریت مصرف هر کاری که لازم است انجام دهیم و بپذیریم در شرایط تغییر اقلیم قرار داریم و هر‌گونه سوءمصرف و سوءمدیریت شرایط را بدتر می‌کند».

راهی برای جبران وجود دارد؟

با همه این شرایط نابسامان در مدیریت منابع آب ایران و از‌جمله خوزستان، این سؤال را باید پاسخ بدهیم که آیا راهکاری برای برون‌رفت از این تنش آبی در خوزستان وجود دارد؟ دانشور با تأکید بر اینکه راهکار ریاضت است، می‌گوید: «باید وارد یک دوره ریاضتی آب شویم؛ نه‌تنها در خوزستان، بلکه در همه کشور؛ یعنی مصرف آب را کنترل کنیم. باید بپذیریم نمی‌توانیم خودکفایی در تولید همه محصولات کشاورزی داشته باشیم. آب باید قیمت‌گذاری دقیقی شود و مصرف‌کننده‌ها به‌ فراخور نوع مصرف، هزینه آن را پرداخت کنند».

حالا که در پایان سال شمسی ۱۴۰۰ و در آستانه ورود به نیمه دوم سال آبی 1400-۱۴۰۱ هستیم، باید صدای هشدارها درباره احتمال بروز تنش آبی در خوزستان را بشنویم.

انتهای پیام

منبع: شرق

دیدگاه تان را بنویسید