سیاستهای مسکن دولت سیزدهم از دولت احمدینژاد عقبتر است | حلبیآبادهای جدید ساخته خواهد شد
دکتر بهمن آرمان گفت: این وضعیت حتی با طرح مسکن مهردولت احمدینژاد که انبوهسازی مسکن را در ایران پایهگذاری کرد فاصله معناداری دارد و بلکه گامی به عقب است.
بیان فردا | ابراهیم رئیسی در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شعاری داد که بسیاری از مردم جامعه را به تأمل فرو برد. وی وعده داد در طول یک سال یک میلیون و در طول چهار سال چهار میلیون مسکن در کشور میسازد. وعدهای که در صورتی که محقق میشد بسیاری از گرههای جامعه را باز میکرد. با این وجود پس از مدتی که از عمر دولت گذشت دولت از این وعده کلیدی عقبنشینی کرد. وزرای راه و شهرسازی دولت سیزدهم هر کدام به شکلی تلاش کردند از زیر بار این موضوع شانه خالی کنند و توپ را به زمین مردم بیندازند، امروز اما در شرایطی که دو سال از عمر دولت گذشته گویی این شعار به فراموشی سپرده شده و جای آن را اولویتهای دیگری گرفته است.
شرایط به شکلی است که امروز هیچ کدام از اعضای کابینه درباره این وعده مهم صحبت نمیکنند و آن را یک شعار انتخاباتی قلمداد کرده که در فضای انتخاباتی داده شده است. گویا این وعده تنها یک وعده انتخاباتی برای جذب آرای بیشتر بوده است. با این وجود این سوال مهم برای افکار عمومی وجود دارد که آیا ایران از این ظرفیت برخوردار است که بتواند در طول یک سال یک میلیون مسکن بسازد و آیا مشکل از سیاستهای دولت بوده یا کمبود ظرفیتها در کشور؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوال با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفتوگو کرده است.
آرمان معتقد است؛ «واقعیت این است که آقای رئیسی برنامه مدونی برای بخش مسکن نداشتند. به همین دلیل نیز با شرایطی که به وجود آمده جوانان نه میتوانند ازدواج کنند و نه اینکه صاحب مسکن شوند. این در حالی است که در برخی مقاطع قیمت مسکن با احتساب قیمت دلار که در حدود50 هزار تومان است از قیمت مسکن در کشورهای پیشرفته جهان نیز بیشتر شده است. در چنین شرایطی مردم و به خصوص جوانان توانایی خرید مسکن ندارند. این وضعیت به خوبی نشان میدهد برنامهای که آقای رئیسی در بخش مسکن داشتند برنامه کاربردی نبوده است. مجهولات زیادی در این زمینه وجود داشت. نخست اینکه منابع مالی ساخت چهار میلیون مسکن در کجا تأمین خواهد شد یا اینکه این تعداد مسکن توسط چه کسی قرار است ساخته شود؟ از سوی دیگر مشخص نبود که تکنولوژی ساخت این تعداد مسکن از کجا خواهد بود. در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
یکی از وعدههای مهم ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ساخت یک میلیون مسکن در طول یک سال و چهار میلیون در طول چهار سال بود. وعدهای که در فضای انتخاباتی سبب جذب آرای بیشتری برای وی شد و پایگاه اجتماعی حامی او روی این موضوع مانور تبلیغاتی زیادی کردند. چه اتفاقی رخ داد که این وعده در دولت به فراموشی سپرده شده است؟
آقای رئیسی چه در زمان مبارزات انتخاباتی و چه پس از پیروزی در انتخابات همواره به موضوعات بیکاری و تورم بالا در کشور که روی وضعیت مسکن تأثیرگذار هستند تأکید داشتند. در سفر اخیر رئیسجمهور به کهگیلویه و بویراحمد دو طرح بزرگ یعنی پنجمین سد کشور به مرحله آب گیری رسید و یکی از نیروگاههای آن را هم مورد بهره برداری قرار دادند و به این ترتیب80 هزار هکتار زمین که در استانهای کهگیلویه و بویر احمد، بوشهر و خوزستان زیر کشت رفت. از آن جایی که آب دائم در اختیار دارند میتوانند کشت تابستانه نیز داشته باشند. این اتفاق مهمی است. اتفاق مهم دیگری که در این سفر رخ داد پتروشیمی گچساران بود که به عنوان یک کالای استراتژیک ماده اولیه واحدهای پایین دستی را تولید میکند به بهرهوری برسانند.
این اتفاق در حالی رخ داد که وزیر نفت سابق یعنی آقای زنگنه به دنبال خام فروشی بود، اما آقای اوجی وزیر کنونی عکس آن را عمل میکنند. شاهد مدعا نیز این است که قرار است تا پایان دولت اول آقای رئیسی نسبت فروش نفت خام کاهش پیدا کند و نفت به صورت فرآوردههای پتروشیمی و فرآوردههای نفتی که دارای قیمتهای بیشتری هستند صادر شود. حتی تا به این انداه جلو رفتهاند که در بودجه سالانه دو درصد عوارض برای خام فروشی فولاد در نظر گرفته شده است. این در حالی است که دولت در زمینه مسکن با ناکامیهای جدی مواجه بوده است.
وزارت راه و شهرسازی عنوان میکند ما زمین را به صورت رایگان به مردم واگذار میکنیم تا مردم به هر شکلی که دوست داشتند از این زمینه استفاده کنند. این رویکرد به وجود آمدن حلبی آبادهای جدید منجر خواهد شد. این وضعیت حتی با طرح مسکن مهردولت احمدینژاد که انبوهسازی مسکن را در ایران پایهگذاری کرد فاصله معناداری دارد و بلکه گامی به عقب است. اگر وزارت راه و شهرسازی همین سیاست را دنبال کند و زمین رایگان در اختیار مردم قرار بدهد تا خودشان بسازد باید شاهد شهرهایی در اطراف شهرهای بزرگ باشیم که از ابتدا دارای بافت فرسوده بودند.
دلیل این ناکامیها چه بود؟
واقعیت این است که آقای رئیسی برنامه مدونی برای بخش مسکن نداشتند. به همین دلیل نیز با شرایطی که به وجود آمده جوانان نه میتوانند ازدواج کنند و نه اینکه صاحب مسکن شوند. این در حالی است که در برخی مقاطع قیمت مسکن با احتساب قیمت دلار که در حدود50 هزار تومان است از قیمت مسکن در کشورهای پیشرفته جهان نیز بیشتر شده است. در چنین شرایطی مردم و به خصوص جوانان توانایی خرید مسکن ندارند. این وضعیت به خوبی نشان میدهد برنامهای که آقای رئیسی در بخش مسکن داشتند برنامه کاربردی نبوده است. مجهولات زیادی در این زمینه وجود داشت. نخست اینکه منابع مالی ساخت چهار میلیون مسکن در کجا تأمین خواهد شد و یا اینکه این تعداد مسکن توسط چه کسی قرار است ساخته شود؟ از سوی دیگر مشخص نبود که تکنولوژی ساخت این تعداد مسکن از کجا خواهد بود.
به همین دلیل دولت رئیسی در زمینه مالی و اجرایی با یک بن بست در زمینه مسکن مواجه شده است. وزارت راه و شهرسازی نیز که با این مشکل مواجه شده توپ را به زمین مردم انداخته است. در چنین شرایطی وزارت راه و شهرسازی عنوان میکند ما زمین را به صورت رایگان به مردم واگذار میکنیم تا مردم به هر شکلی که دوست داشتند از این زمینه استفاده کنند. این رویکرد به وجود آمدن حلبی آبادهای جدید منجر خواهد شد. این وضعیت حتی با طرح مسکن مهردولت احمدینژاد که انبوهسازی مسکن را در ایران پایهگذاری کرد فاصله معناداری دارد، بلکه گامی به عقب است. اگر وزارت راه و شهرسازی همین سیاست را دنبال کند و زمین رایگان در اختیار مردم قرار بدهد تا خودشان بسازد باید شاهد شهرهایی در اطراف شهرهای بزرگ باشیم که از ابتدا دارای بافت فرسوده بودند. دلیل این موضوع نیز این است که مردم به عنوان سازنده در حد توانایی که در اختیار داشتند مسکن ساختهاند و به همین دلیل بسیاری از استانداردها در ساخت مسکن در این مناطق مورد توجه قرار نگرفته است.
آقای رئیسی برنامه مدونی برای بخش مسکن نداشتند. به همین دلیل نیز با شرایطی که به وجود آمده جوانان نه میتوانند ازدواج کنند و نه اینکه صاحب مسکن شوند. این در حالی است که در برخی مقاطع قیمت مسکن با احتساب قیمت دلار که در حدود50 هزار تومان است از قیمت مسکن در کشورهای پیشرفته جهان نیز بیشتر شده است. در چنین شرایطی مردم و به خصوص جوانان توانایی خرید مسکن ندارند. این وضعیت به خوبی نشان میدهد برنامهای که آقای رئیسی در بخش مسکن داشتند برنامه کاربردی نبوده است.
آیا با توجه به وضعیت اقتصادی کشور از ابتدا وعده ساخت چهارمیلیون مسکن در طول چهار سال امکان پذیر بود؟ آیا ایران از چنین تکنولوژی برخوردار است که در طول این مدت این تعداد مسکن بسازد؟
بله این امکان در ایران وجود داشت، اما نیازمند برنامه ریزی و مدیرانی کارآمد بود که بتوانند چنین وعدهای را عمل کنند. ایران از نظر تولید مصالح اولیه برای ساخت مسکن مانند فولاد، سیمان، کاشی و سایر ملزومات دیگر یک تولید کننده بزرگ در جهان به شمار میرود و در برخی مصالح صادرکننده نیز هستیم. به همین دلیل اگر تکنولوژی لازم در ایران وجود داشته باشد و منابع مالی از طریق مشارکتهای مردمی و بازار سرمایه انجام بگیرد این اتفاق رخ خواهد داد. ایران از این ظرفیت برخوردار است که حتی در سال تا یک و نیم میلیون مسکن بسازیم. در سالهای گذشته براساس اطلاعاتی که شهرداریها ارائه میدهند میزان پروانههای صادره برای ساخت واحدهای مسکونی کاهش پیدا کرده و به همین دلیل در شرایط کنونی با کمبود عرضه مسکن مواجه هستیم. براساس علم اقتصاد قانون عرضه و تقاضا بر بازار حاکم است.
در چنین شرایطی با توجه به کاهش میزان عرضه مسکن در کشور قیمت مسکن و اجاره آن افزایش پیدا کرده است. آن چیزی که در برنامههای دولت مشاهده نشد استفاده از تکنولوژیهای جدید است که به صورت انبوه سازی، صنعتی سازی، ارزان سازی و سبک سازی باید انجام بگیرد. این در حالی است که ما در ایران دارای چنین تکنولوژیهایی نیستیم. این وضعیت در شرایطی است که تکنولوژیهای ساختمان سازی در دنیا نسبت به گذشته افزایش چشمگیری پیدا کردهاند. امروز کشورهایی مانند چین و ترکیه به کشورهایی تبدیل شدهاند که صادرکننده تکنولوژیهای ساختمانی هستند. شرکتهای ایرانی چنین توانایی در اختیار ندارند. دولت به بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفان در حالی که دولت از کسری بودجه آشکار رنج میبرد درخواست کرد که مسکن بسازد. اتفاقی که با توجه به کسری بودجه باعث افزایش تورم و کوچکتر شدن سفره مردم خواهد شد. بنابراین بهترین کار این بود که دولت از تجربه گذشته استفاده میکرد و از شرکتهای ایران میخواست که یک شریک معتبر خارجی برای خود پیدا کنند و مسکن را به صورت انبوه بسازند.
آیا در شرایطی که کشور در وضعیت تحریم قرار دارند شرکتهای خارجی تمایلی برای سرمایهگذاری و کار در زمینه مسکن در ایران دارند؟
ابتدا باید منابع مالی این موضوع تأمین میشد که برای این کار باید از بازار بورس در ایران کمک گرفته میشد. ما در50 سال پیش به کمک شرکتهای خارجی موفق شدیم بزرگترین پروژه ساختمانی خاورمیانه به نام شهرک اکباتان را در مساحتی به وسعت514هکتار و طی مدت چهار سال بسازیم. این در حالی است که میزان تولید سیمان به عنوان مصالح اصلی این پروژه ساختمانی در آن زمان تنها هفت میلیون تن بود و به همین دلیل ایران باید سیمان را از خارج وارد میکرد. در شرایط کنونی ایران صادر کننده سیمان و فولاد است و بسیاری از مسکنهایی که در کشورهایی مانند ترکیه ساخته میشود و در شبکههای ماهوارهای درباره آنها تبلغیات میشود مصالح آن از ایران تأمین میشود. به همین دلیل آنچه در ایران کمبود آن احساس میشود فرایند صنعتی سازی ساختمان است.
ما امیدوار بودیم در راستای قرارداد25 سالهای که بین ایران و چین بسته شده بخش مسکن نیز مورد توجه قرار بگیرد. در شرایط کنونی چین به اندازی در صنعت ساختمان سازی پیشرفت کرده که میتواند یک ساختمان 50 طبقه را درطی مدت 6 ماه بسازد. در چنین شرایطی است که باید عنوان کرد رویکردی که دولت در پیش گرفته حتی به تحقق10 درصد از وعدههایی که به مردم داده شده نیز منجر نخواهد شد. تنها راهی که وجود دارد این است که دولت شرایطی فراهم کند که شرکتهای ایرانی به تکنولوژیهای روز جهان مجهز شوند و بتوانند از آنها در راستای ساخت مسکن در کشور استفاده کنند. این کار در گذشته در کشور رخ داده و شادروان مهندس گلزار شبستری که مسئولیت پروژه ساخت شهرک اکباتان را برعهده داشتند با کمک گرفتن از یک شرکت بزرگ آمریکایی موفق به ساخت چنین شهرکی شدند.
این در حالی بود که فضای ساخت شهرک پیش از اینکه ساخته شود محلی برای ریختن زبالههای شهری بود، اما به کمک تکنولوژی روز جهان به یکی از باکیفیتترین شهرکها برای زندگی مردم تبدیل شد. واقعیت تأسفبرانگیز این است که ما در4دهه گذشته هیچ گاه نتوانستیم حتی مجموعهای با کیفیت یک دهم شهرک اکباتان شویم. دلیل این اتفاق نیز این است که در دهههای گذشته اصرار روی این موضوع بود که خودمان میتوانیم و نیاز به کمک گرفتن از تکنولوژیهای روز دنیا نیست. این در حالی است که استفاده از تکنولوژی روز جهان و شرکتهای معتبر در صنعت ساختمان سازی یک هنر بود که ما فاقد آن بودهایم.
منبع: آرمان ملی
دیدگاه تان را بنویسید