«شکاف طبقاتی شدید» میل به مهاجرت را در میان نخبگان ما بیشتر کرده است
یک استاد جامعه شناسی دانشگاه درباره تبعات مهاجرت نخبگان در آینده می گوید: برای بسیاری از آحاد جامعه امید به آینده چندان ملموس نیست. مشخص نیست کشور ما به کدام سمت و سو می خواهد برود. چه زمانی به رشد اقتصادی خواهد رسید. به نظرم در دوره ای که شاهد رشد اقتصادی بودیم روند مهاجرت از ایران بسیار کند بود. به هر حال ابهام درباره آینده نیز یکی از دلایل مهم مهاجرت است.
بیان فردا | دکتر حسین ایمانی جاجرمی در پاسخ به این سوال که مهاجرت نخبگان چه تبعاتی برای آینده کشور خواهد داشت؟ اظهار داشت: از زمان ۴ دهه گذشته همواره بحث مهاجرت نخبگان در ایران وجود داشته است. در آن دوران نیز بسیاری مهاجرت کردند ولی آنچه در حال حاضر در حال اتقاق افتادن است این است که مهاجرت در کشور ما نه تنها به نخبگان معطوف شده بلکه بسیاری از اقشار از پرستار و کارگر گرفته تا آرایشگر و قصاب و … را نیز شامل شده است. به هر حال با مهاجرت این اقشار مشخص نیست چه کسانی در آینده جای آنها را پر خواهند کرد. شاید روزی ما نیز نیازمند مهاجرانی باشیم که بتوانند نیاز این شغل ها را برآورده کنند.
وی افزود: مهاجرت نخبگان در حال حاضر به یکی از موضوعات مهم و مبتلا به جامعه ما تبدیل شده است. ما می شنویم و می بینیم که عده بسیاری هستند از پزشکان و پرستاران تا مهندسان و فارغ التحصیلان دانشگاهی که قصد مهاجرت دارند یا اقدام به مهاجرت کرده اند. این مساله مسلما تبعات جبران ناپذیری برای آینده کشور دارد. به هر حال برای هر یک از این افراد که جزو سرمایه های اجتماعی محسوب می شوند هزینه های زیادی شده است و در سنی که باید شکوفا بشوند ما می بینیم که اقدام به مهاجرت می کنند. جامعه و دولت هزینه های زیادی بابت شکوفا شدن هر یک از نخبگان متحمل شده ولی با اقدام به مهاجرت این هزینه ها به راحتی در جای دیگری خرج می شود.
وی افزود: بسیاری از کشورهای مهاجر پذیر نیز با برنامه ریزی های کلان اقدام به جذب سرمایه ها و نخبگان دیگر کشورها مثل ایران می کنند و خب به لحاظ فرصت های شغلی و سبک زندگی خاصی که در این کشورها وجود دارد بسیاری جذب آنها می شوند. به نظر می رسد عوامل مهمی در ایجاد میل به مهاجرت در میان نخبگان ما وجود دارد که خب مهم ترین عامل شاید اقتصادی باشد. رکود اقتصادی و شکاف طبقاتی موجود و همچنین امید به آینده بهتر افراد را برای مهاجرت ترغیب می کند.
وی تصریح کرد: بسیاری از کشورها و نه تنها کشورما در حال حاضر با نابرابری های اقتصادی و عدم رشد اقتصادی مواجه هستند. هر ساله بسیاری از افراد در آمریکا جنوبی در قالب گروه ها و کلونی هایی اقدام به مهاجرت می کنند. البته برخی نیز به خصوص نسل جوان دارای نیازهای اجتماعی و سبک زندگی جدیدی است که به زعم آنها این مدل زندگی در کشورشان قابل اجرا یا پیاده شدن نیست و به نوعی دچار سرخوردگی می شوند. به هر حال بایستی متناسب با نیازهای به روز جوانان و جهانی شدنی که در حال حاضر در دنیا جریان دارد باید این مساله را پذیرفت. شاید ما باید برای جذب و ماندن نخبگان مان در کشور خودشان باید این ما باشیم که آن سبک زندگی را برایشان مهیا کنیم تا جوانان نخبه از کشور نروند.
وی با بیان اینکه البته همه دلایل مهاجرت فقط موارد گفته شده نیست شاید مهم ترین دلیل آینده مبهمی است که در برابر برخی وجود دارد گفت: برای بسیاری از آحاد جامعه امید به آینده چندان ملموس نیست. مشخص نیست کشور ما به کدام سمت و سو می خواهد برود. چه زمانی به رشد اقتصادی خواهد رسید. به نظرم در دوره ای که شاهد رشد اقتصادی بودیم روند مهاجرت از ایران بسیار کند بود. به هر حال ابهام درباره آینده نیز یکی از دلایل مهم مهاجرت است.
ایمانی جاجرمی در خصوص تبعات این تعداد مهاجران در آینده گفت: مسلما تبعات مهمی خواهد داشت به هر حال بسیاری از کارخانجات ها معطل نیروهای نخبه خواهند بود یا جای این افراد با افراد غیرمتخصص پر خواهد شد که صلاحیت لازم را برای امر تولید ندارند. ممکن است بسیاری از کارخانجات و امور کشوری حتی معطل شود و یا درمانده شوند. وقتی یک مهندس یا پزشک نتواند در جای خودش باشد چه کسانی قرار است جای آنها را پر کنند؟ممکن است افراد غیرمتخصصی جای اینها را بگیرد که می تواند حتی خسارت آفرین باشد. به هر حال یک مهندس بهتر می تواند در مورد مسائل پیچیده و مشکل حلال باشد. در حال حاضر گفته می شود آموزش و پرورش تعداد زیادی معلم کمبود دارد خب چه کسانی قرار است جای این افراد را بگیرند؟
وی ادامه داد: حتی با مهاجرت نخبگان ژن تیزهوشی و نخبگی هم در کشورما کمتر می شود. برخی از این نخبگان برجسته به صورت ژنتیکی نخبه و باهوش هستند و با رفتن آنها ژن نخبگی نیز کمتر خواهد شد.
وی در خصوص اینکه بسیاری از افرادی که مهاجرت می کنند ممکن است حتی در شغل های مدنظرشان هم در کشور مقصد موفق نشوند چه دیدگاهی در این خصوص دارید؟ گفت بله صدرصد ممکن است به خصوص نسل اول مهاجران ممکن است کمتر به آن جایگاهی که می خواهند نرسند. به هر حال ممکن است شما در وضعیتی که در کشور خودتان داشتید در آنجا به راحتی نتوانید به آنها برسید. چرا برای برخی شغل ها به خصوص پرستارها یا شغل هایی که زحمت زیاد و درآمد اندک دارد مهاجران بهتر جذب می شوند ولی ببینید چه شرایطی فراهم می شود که یک نفر حاضر است در کشور دیگری کاری غیر مرتبط با رشته و شغل خود داشته باشد و نخواهد حتی برگردد. زمانی از هر ۱۰ نفر کسانی که از ایران مهاجرت می کردند شاید ۵ نفرشان برمی گشتند الان از هر ۱۰ نفری که مهاجرت می کند به زور یک نفر بخواهد برگردد.
این جامعه شناس در خصوص تب مهاجرت در میان دیگر اقشار جامعه به خصوص قشر ثروتمندان گفت: قشر ثروتمندان در جامعه ما دو زیست هستند؛ بخشی از زندگی و درآمد آنها در ایران است و بخشی از زندگی و سرمایه های آنها در خارج از کشور است. به هر حال در کشورهای خارجی بحث مالیات های گزافی است که ثروتمندان ترجیح می دهند درآمد خود را که بیشتر از راه های دلالی به دست می آوردند در کشور خودشان داشته باشند. بسیاری از این ثرتمندان یک شبه پولدار شده اند و پول و قدرت را توامان دارند. زمانی گفته می شد که ثروتمندان فقط به خاصر ثروت شان دارای جایگاهی هستند ولی در حال حاضر پول و قدرت باهمدیگر معنا شده اند. سبک زندگی و مدلی که این ثرتمندان در جامعه ما در حال ترویج هستند بسیار زیاد به شکاف طبقاتی دامن زده است. به هر حال بخشی از جامعه که توان خریدهای آنچنانی ندارد در حال رقابت با این قشر از ثروتمندان می افتند و ممکن است آنها به دنبال راه های یکشبه پول دار شدن بروند. بسیاری از این گروهای روانشناسی فیک در جامعه که تبلیغ قدرتمند بودن و ثروتمند شدن از راه های سریع و زودهنگار را دارند از همین ها نشات می گیرد. اینها به شدت در حال قطبی کردن جامعه هستند که عواقب ناگواری هم برای جامعه خواهد داشت. به هر حال مگر ممکن است در یک اقتصاد مریض و بیمار که رشد اقتصادی صفر دارد افراد بتوانند یک شبه پولدار شوند؟ مسلما اینها از راه های غیر مرسوم و غیرقانونی دست به چنین کارهایی می زنند. به خاطر همین ما هر از گاهی می شنویم فلان فرد یا گروه اختلاس کرده اند یا یک شبه به نان و نوایی رسیده اند.
وی در خصوص اینکه برخی از افراد هم هستند که نه علاقه ای به ماندن دارند و نه توانی برای مهاجرت کردن وضعیت این افراد چه خواهد شد؟ اظهار داشت: این افراد به نوعی سرگردان هستند که نه دل در گرو ماندن دارند نه امکانات مالی برای رفتن لذا از این نوع افراد بسیار هستند. آنها تحت تاثیر تبلغات سبک زندگی ثرتمندان قرار می گیرند و برای آنکه نمی توانند در کشور خودشان به این ثروت دست پیدا کنند شاید به جستجوی رفتن به کشورهای دیگری باشند اما چون توان مالی لازم را هم ندارند سرخورده و ناامید شده که بر روی روند کاری و زندگی آنها نیز تاثیر بسزایی خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید