برای آرمیتا؛ سیاست اسکیزوئید(بی احساس)، جامعه سوگوار
کد خبر: 10920

برای آرمیتا؛ سیاست اسکیزوئید(بی احساس)، جامعه سوگوار

مصطفی مهرآیین نوشت: سکوت خودخواسته استراتژی آشنایی برای یک جامعه سوگوار و در خود فرورفته است؛ این سوگواری را نباید با مرگ یکی دانست.

بیان فردا | مصطفی مهرآیین| هانا آرنت در یکی از صفحات کتاب "وضع بشر" به نقل از ایساک دینسن می نویسد:" هر اندوهی قابل تحمل است اگر آن را به قالب داستانی در آورید یا داستانی در باب آن بگویید". مایکل جکسون در کتاب "سیاست داستان گویی: خشونت، تجاوز و بیناذهنیت"، معتقد است در پشت این باور آرنت یک مفروض هستی شناختی ناگفته وجود دارد مبنی بر اینکه انسانیت فردی ما همواره در فضا و زمان گسترده است و ما جزیی از یک شبکه هستیم و به زبان سیمون وی دارای یک ریشه ایم.

سیمون وی معتقد بود "ریشه داشتن مهمترین و ناشناخته ترین نیاز روح انسانی است"، " ریشه داشتن بیش از هر چیز یک واقعیت اجتماعی است و حکایت از مشارکت فعال،زنده و واقعی ما در زندگی یک جامعه دارد".ما به زبان ارسطو،جزیی از یک بدن سیاسی هستیم، یعنی جایی که اعمال و گفتار ما به یاد آورده می شوند و هر فرد می تواند انسان بودگی خود را آشکار کند.

ازاینرو،انسان بودگی ما حاصل تعلق ما به میدان بزرگ "بودن" یا حاصل گشودن شدن و پیوند خوردن زندگی ما با دیگران است.چنین جامعه ای، جامعه ای "عاطفی" و " احساسی" است، جامعه ای که در آن انسانها در "آزادی" سعی در "خوشحال زیستن همگانی" دارند و به روایت کردن شادی ها و رنج همدیگر می پردازند و مسائل عام انسانی خود چون عدالت و آزادی را به گفتگو می گذارند.در چنین جامعه ای وظیفه سیاست چیزی جز تنظیم روابط پر احساس انسانی و تداوم بخشیدن به آن در طول زمان نیست.

جکسون اما در کتاب خود سخن از لحظاتی می گوید که "سیاست بی احساس"،سیاستی که فاجعه می آفریند، باعث می شود مردم به روی زبان تف بیندازند و به سکوت خود به عنوان راهی اصیل برای احترام گذاشتن به زندگی نگاه کنند: در چنین وضعیتی  سکوت خود خواسته  ناشی از آسیب روحی تنها راه باقی مانده برای احترام به قربانی یک فاجعه است،مثل هنگامی که در سکوت قربانی به خاک سپرده می شود و جامعه نشان می دهد که سوگوار وضعیت خود است.

سکوت خودخواسته استراتژی آشنایی برای یک جامعه سوگوار و در خود فرورفته است؛ این سوگواری را نباید با مرگ یکی دانست. ایرادی ندارد اگر به زبان دلوز گاه سکوت و وقفه ایجاد کنیم که این سکوت نه نشان از مرگ ما دارد،بلکه سخن از فرآیند شدن و تحول ما می گوید.


 

دیدگاه تان را بنویسید